بررسی مجموعه عکس«شغل:روزنامهچی»
- توضیحات
- نوشته شده توسط زهرا ستوده
- دسته: اخبار عکاسی
- بازدید: 1081
حمیدرضا دستجردی املشی، عکاس این مجموعه در گفتوگو با شفقنا رسانه دربارهی چگونگی شکلگیری این ایده میگوید: بعد از دو سه روز حضور در نمایشگاه، فرم روزنامهها و بنرهای استفاده شده در غرفهها برایم جالب بود، به این فکر افتادم که چگونه میتوان از آنها استفاده کرد، جرقهی اولیه این گونه زده شد که به جای خبرنگاران و روزنامهنگاران از مخاطبان عکاسی کنم، به عنوان آدمی که از طریق رسانهاش حرف میزند، و پسزمینهی رسانه نیز بیانگر مجرایی باشد که او با آن دنیا را میبیند؛ اما راضی کردن مخاطبان برای ایستادن جلوی دوربین سخت است، بنابراین با خبرنگاران کار را شروع کردم و بعد از چند فریم دیدم که کار به اصطلاح در آمد و آن را ادامه دادم.
او ادامه میدهد: سعی کردم پس زمینه با نشریه، خط مشی آن و چهرۀ روزنامهنگاران هماهنگی داشته باشد، در تمام عکس ها خبرنگاران از شرایط آگاهی داشتند و مثلا به آنها میگفتم که این پس زمینه شاید فلان معنی را منتقل کند؛ البته انتخاب شمارهای از نشریهای که در دستشان است، به انتخاب خودشان بود. در واقع در این کار ابتدا فرم تولید شد و بعد محتوا، اول فرم به شکل مطلوب رسید و بعد بر اساس آن یک محتوا نوشته شد. به جز سه چهار نفری که دوستی قبلی با آنها داشتم بقیه غیرانتخابی بودند. ما معمولا با عکاس ها ارتباط داریم که از آنها خواستم یکی از اعضای هیات تحریریه را برای این کار به من معرفی کنند، که البته سه چهار نفری هم عضو هیات تحریریه روزنامهشان نیستند و فعالیت های اجرایی، پشتیبانی و روابط عمومی را در آن نشریه بر عهده داشتند.
دستجردی دربارهی حالت های روزنامهنگاران جلوی دوربین میگوید: از آنها میخواستم که فقط به دوربین نگاه کنند در نتیجه فیگورهایشان ارادی بود، مثلا دربارهی هادی حیدری این ایدهی خودش بود که این شکل خاص را به چهرهاش بدهد، یعنی او پیشنهاد داد و من هم نتیجهی کار را پسندیدم، یا مثلا دربارهی چلچراغ خودم این فرد را با توجه به فتوژنیک بودن، عینک جالب و لباسی که به تن داشت انتخاب کردم، چون میخواستم با نوع خط مشی نشریه هماهنگ باشد. دربارهی بقیه، همه حالت های انتخابی خودشان بود. روند این گونه بود که کادر عکاسی با توافق خبرنگاران توسط من انتخاب می شد و شماره نشریه هم انتخاب خودشان بود که گاهی من هم در این موضوع به آنها کمک می کردم.
عکس هایی میتوانستند در این مجموعه باشند که نیستند، آن هم به دو علت؛ یا خود نشریه علاقهای به شرکت در این مجموعه نداشته یا مسالهی فرم مطرح بوده است. دستجردی در این باره توضیح میدهد: چند مورد حذفی، به این علت است که موقع کارکردن گزارش به هارمونی میان عکس ها از نظر رنگ، فرم و … نیز باید توجه شود و اگر عکسی از این مجموعه کنار گذاشته شده، به علت محتوا نبوده و تنها علت فرمی داشته است. دو غرفه اجازه عکاسی ندادند، یکی روزنامهای بود که این کار را «بچه بازی» دانست و غرفۀ دیگر گفت این کار منجر به کلیشه میشود! که برای خود من هم سوال است که این اتفاق به چه نحوی میافتد.
پرسش دیگر از عکاس ایسنا این بود که به چه علت از واژهی روزنامهچی در عنوان این مجموعه استفاده شده، زیرا این لغت برای اهالی مطبوعات چندان دلچسب نیست و او میگوید: اتفاقا چند نفر دیگر هم به این موضوع اشاره کردند اما همان گونه که بار مثبت ندارد، بار منفی هم ندارد، مثلا لقب همین تیم آرسنال انگلستان هم توپچیهای لندن است! و من به دنبال این موضوع تا فرهنگ دهخدا هم رفتم که این واژه بار منفیای نداشته باشد، البته تیتر اولیه که با مشورت بچههای سرویس برای این کار انتخاب شده بود، «حرفه: روزنامه نگار» بود، اما چون یک انتشارات با نامی شبیه به این داریم خواستیم از عنوانی متفاوت استفاده کنیم. و گرنه هیچ قصد و غرضی از مثبت و منفی بودن این عنوان نداشتم.
نکتهی دیگر اشاره به همکاری و فضای مشورتی در شکلگیری این مجموعه است که به گفتهی عکاس: در خبرگزاری ما رابطهی میان عکاسان خیلی خوب است و ما از نظر یکدیگر زیاد استفاده میکنیم؛ مثلا دربارهی این پروژه- که سه چهار روز به طول انجامید- تمام اعضای سرویس در جریان بودند و هر شب نظر آنها را دربارهی عکس ها جویا میشدم، یعنی این مشورت همیشه وجود دارد.
این عکاس علت اصلی کمتر انجام شدن کارهای ابتکاری در عرصهی فتوژورنالیسم را عدم تامین مالی عکاس میداند: ابتکار در زمینهی عکاسی خبری و مستند در ایران کمی سخت است، عمدهترین علت آن هم عدم تامین مالی عکاسان خبری ما در ایران است، یعنی تو هیچ گاه نمیتوانی ایدهای داشته باشی و برای پروراندن آن سه ماه وقت بگذاری، به خاطر این که فشار خبرگزاری و محدودیت زمان وجود دارد. به همین دلیل، اگر واقعا دغدغهای وجود نداشته باشد تا بتوانی برای دنبال کردن یک سوژه چند ماه وقت بگذاری، نتیجه خیلی خوب خواهد بود و به اصطلاح خوب جواب میدهد. در این مورد خاص ابتکار تنها یک جرقه بود که با پیگیری انجام شد و میتوان گفت به نتیجهی نسبتا خوبی هم رسیدیم، اما در بقیۀ حوزهها فعالیت ابتکاری سخت است، ضمن این که در دنیا هم تنها شاید آژانس های خبری خیلی بزرگ مثل AP، رویترز و AFP که در زمینهی عکس خیلی فعال هستند، کارهای اینچنینی میکنند و این دستهبندی در میان عکاسانشان هم مجزاست، مثلا یک عکاس خبری دارند که کار روتین و معمولی خبری را انجام میدهد و در قسمت دیگری مثل گزارش، کار مستند انجام میشود. عکاسی که در این بخش است، حقوق ثابت دریافت میکند اما ممکن است حتی در سال یک کار هم منتشر نکند، ولی مجموعه عکسی که بعد از مدت زمان طولانی ارایه میدهد تا حد قابل قبولی کیفیت بالایی دارد اما در ایران این تامین وجود ندارد و عکاس نمیتواند حتی برای یک هفته هیچ فعالیتی برای فکر روی یک سوژهی خاص داشته باشد و به نقطهای برسد که یک ماه عکس او دیده شود نه این که در میان سایر عکس ها گم شود.
نویسنده: زهرا ستوده